خاطره های دوست داشتنی من

۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انیمه» ثبت شده است

بیوگرافی شینسوکه / Shinsuke

بیوگرافی شینسوکه / Shinsuke

 

شینسوکه دوست و رقیب قدیمیه گینتوکیست

که بعد مرگ استادش همانند گینتوکی به راه خودش رفت

او به دنبال قدرت بیشتری رفت و تمام ارتباط و صمیمیتی که در قلبش داشت رو کشت

تا بتونه قدرتی بیشتر از قبل داشته باشه و از گینتوکی (کسی که حسرت شکست دادنش رو داشت) پیشی بگیره

او میخواد از گینتوکی .. کسی که گذشته ی اون رو گرفته انتقام بگیره

هدف شینسوکه اینه که دنیایی پر از فساد بسازه و تمام چیزایی که از استادش به یادگار مونده رو از بین ببره

از طرف دیگر گینتوکی سعی داره از یادگاری های استادش دفاع کنه تا اونا حفظ بشه

 

شینسوکه شخصیت مرموزی داره که حتی قوی ترین ها با دیدن اون به تعجب می‌افتد

هیچکسی اونو دست کم نمیگیره حتی خود گینتوکی

شینسوکه گروهی رو رهبری میکنه و قصد داره سیاره ی زمین رو به نحوه ی خودش تغییر بده

ولی با گینتوکی و افرادش روبرو میشه

آیا میتونه حریف قدیمیش یعنی گینتوکی رو شکست بده؟

۰ نظر

بیوگرافی ناروتو / Naruto

بیوگرافی ناروتو / Naruto

 

ناروتو پسری بود که در بچگی هیولایی رو در بدن خود حمل میکرد که توسط هوکاگه ی چهارم در شکم اون مهر و موم شده بود 

او از بچگی توسط مردم دهکده اش طرد شده بود

و همین باعث شده بود که از بچگی تنهایی زندگی کنه و حسرت محبت رو داشته باشه

تنها کسی که به او میرسید هوکاگه ی سوم بود

ناروتو برای اینکه به همه ثابت کنه وجود خارجی داره

دست به شیطنت هایی میزد و سعی میکرد توجه هرکسی رو به خودش جلب کنه

او ارزو داشت هوکاگه بشه تا کل مردم دهکده اش بهش احترام بزارن

و بخاطر کارهایی که از بچگی باهاش کردن پشیمون بشه

سخت تلاش میکرد تا ی روزی بتونه قوی ترین نینجای دهکده اش بشه

او به کمک ایروکا سنسی توانست خودشو پیدا کنه 

و دست از شیطنت هاش برداره

بعد اون دوستان خوبی پیدا کرد و همین باعث شد که پشتکارش بیشتر از همیشه بشه

ناروتو عاشق رامن بود و تیکه کلامش هم " من هیچوقت از حرفم برنمیگردم ، این راه نینجاییه منه " بود

 

او با گذشت زمان هم تیمی های جدیدی پیدا کرد و با آن ها به ماموریت های متفاوتی میرفت

رقیب اون ساسکه بود و همیشه دوست داشت ازش پیشی بگیره

اما طی ی سری جریان ساسکه از دهکده میره

و همین باعث میشه ناروتو همه ی تلاششو برای برگردوندن بهترین دوستش بکنه

او سختی های زیادی رو به دوش میکشید تنها

که همیت چیز ها اونو قوی تر میکردن و قدرتی بهش میدادن تا بتونه بهترین دوستش رو به دهکده برگردونه

۰ نظر